- تحمیل عقیده شخصی به قرآن کریم، تفسیر به رأی است؛ کاری که یک استفاده ابزاری از قرآن به حساب میرود.
شناخت مفهوم قرآن کریم و تعیین مصادیق آیات گاهی نیازمند تفسیر و تبیین میشود. تفاسیری که خود باید بر مبنای صحیحی بیان شده اند. اگر چنانچه تفسیر قرآن کریم بدون بهره مندی از مبانی صحیح، و بر مبنای هوای نفس و مبتنی بر آرای شخصی شکل گرفته باشد در این صورت مصداقی از تفسیر به رأی، بشمار می آیند. حال این سؤال پیش میآید که از کجا بفهمیم تفاسیر موجود بر مبنای صحیح است یا غلط؟ به بیان دیگر چگونه تفسیر به رأی را از نوع صحیح تفسیر جدا کنیم؟ در این یادداشت در پرتوی روایات به بازشناسی تفسیر به رأی میپردازیم.
مفهوم شناسی تفسیر به رأی
برداشتهای شخصی از قرآن کریم یا استناد به آیات مختلف، اگر برخاسته از قواعد و قوانین تفسیر قرآن نباشد، تفسیر به رأی گفته میشود. کاری که در روایات شدیداً مورد نکوهش قرار گرفته است. مثلاً پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) درباره آن فرمودند: «مَنْ فَسَّرَ الْقُرْآنَ بِرَأْیِهِ فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّار[۱] کسی که قرآن را به رأی و نظر خود تفسیر کند، جایگاهش آتش جهنم است.»
برخی از روایات تفسیر به رأی
تفسیر به رأی برداشتی از قرآن کریم است که برمبنای صحیح صورت نگرفته، همچنانکه امام باقر(علیهالسلام) به یکی از مفسران به نام قتادة فرمودند: «وَيْحَكَ يَا قَتَادَةُ إِنْ كُنْتَ إِنَّمَا فَسَّرْتَ الْقُرْآنَ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِكَ فَقَدْ هَلَكْتَ وَ أَهْلَكْت[۲] واي بر تو اي قتاده اگر قرآن را از پيش خود تفسير كني، به يقين هلاك ميشوي و ديگران را نيز به هلاكت خواهي كشاند.» عبارت "مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِكَ" در روایت بیانگر قاعدهمند بودن تفسیر قرآن است. در اصل این حدیث بیان کرده که تفسیر باید بر یک مبنای صحیح صورت گرفته باشد؛ نه آنکه هر فردی برداشتهای شخصی خود و حتی نفسانیاش را به قرآن نسبت بدهد. اما آن مبنای صحیح کدام است؟
امام حسن عسکری(علیهالسلام) از پدر و اجداد گرامیاش نقل کردند که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «آیا میدانید چه کسانی به قرآن، که آن را شرفی بسی بزرگ و والا است تمسّک میجویند؟ آنان که قرآن و تأویلش را از ما اهلبیت و یا از نمایندگان و سفیران ما بهسوی شیعیانمان بهدست آورند، نه از طریق قیاس بدکاران و آرای اهل جدل. امّا آنان که به رأی و نظر خود دربارهی قرآن اظهارنظر میکنند، اگر تصادفاً گفتارشان درست باشد، عملشان از روی نادانی بوده، قرآن را از غیر اهلش فراگرفتهاند، و امّا اگر دچار خطا و اشتباه شده، سخنشان مطابق با واقعِ امور نباشد، جایگاهشان آتش جهنّم خواهد بود.»[۳]
این روایت، با یادآوری شأن عظیم قرآن کریم، بیان میکند که برای شناخت و فهم آن، باید سراغ اهلبیت و نمایندگان و فرستادگان آنها رفت؛ نه آنکسانی که با جدلها، لفاظیها و حرافیهای شخصی به بیان قرآن میپردازند.
در اهمیت رجوع به اهلبیت و معارف آنها برای فهم تفسیر قرآن و دوری از تفسیر به رأی، امام صادق(علیهالسلام) نیز فرمودند: «مَنْ فَسَّرَ الْقُرْآنَ بِرَأْیِهِ إِنْ أَصَابَ لَمْ یُؤْجَرْ وَ إِنْ أَخْطَأَ خَرَّ أَبْعَدَ مِنَ السَّمَاء[۴]؛ کسی که قرآن را به رأی و نظر خویش تفسیر کند، اگر درست و مطابقِ با واقع باشد، اجر و پاداشی برایش نیست و اگر خطا رود، هرآینه (از مرز و حقّ و حقیقت) بیشتر از فاصله آسمانها از یکدیگر، دور شده است.»
تفاوت تفسیر به رأی با تفاسیر صحیح
همچنان که از روایات ذکرشده فهمیده میشود؛ اگر تفسیر قرآن با توجه به تعالیم و روایات معصومین و نمایندگان و فرستادگان آنها صورت بگیرد و برپایه علوم موردنیاز تفسیری باشد؛ صحیح و غیر این صورت نادرست است. امام علی(علیهالسلام) تفسیر به رأی را کار پیروان هوای نفس و گمراهان دانسته و فرمودند: «وَ آخَرُ قَدْ تُسَمَّی عَالِماً وَ لَیْسَ بِهِ فَاقْتَبَسَ جَهَائِلَ مِنْ جُهَّالٍ وَ أَضَالِیلَ مِنْ ضُلَّالٍ وَ نَصَبَ لِلنَّاسِ أَشْرَاکاً مِنْ حَبَائِلِ غُرُورٍ وَ قَوْلِ زُورٍ قَدْ حَمَلَ الْکِتَابَ عَلَی آرَائِهِ وَ عَطَفَ الْحَقَ عَلَی أَهْوَائِه یُؤْمِنُ النَّاسَ مِنَ الْعَظَائِمِ وَ یُهَوِّنُ کَبِیرَ الْجَرَائِم[۵] و دیگری که نام عالم بر خود نهاده در صورتی که عالم نیست، نادانیهایی از نادانان و گمراهیهایی از گمراهان فراگرفته، و برای مردمان دامهایی بافته از رشتههای غرور و گفتار دروغ گسترده است. کتاب خدا را با اندیشههای خود منطبق میکند، و حق را با هوای نفس خود پیوند میدهد. مردمان را از گناهان بزرگ ایمن میسازد، و بزرگترین جرمها را برایشان آسان جلوهگر میکند.» در این حدیث، امام علی(علیهالسلام) به زیبایی به بازشناسی افرادی که تفسیر به رأی میکنند؛ پرداخته، کسانی که خداترس نیستند، علم تفسیر را از منشأ آن فرانگرفتند و دین خود را معامله میکنند.
نمونههایی بارز از اینگونه افراد و تفسیر به رأی آنها را میتوان در تاریخ یافت. مثلاً ابن ابی الحدید معتزلی نقل میکند که معاویه به سمرة بن جندب پیشنهاد داد که در مقابل صد هزار درهم روایتی جعل کند به این مضمون که آیات ۲۰۴ و ۲۰۵ سوره بقره در مورد علی بن ابی طالب!!!، و آیه «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ[بقره/ ۲۰۷]و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد و خدا نسبت به[این] بندگان مهربان است.» در مورد ابن ملجم!!! نازلشده است؛ سمرة نپذیرفت. معاویه مبلغ را بالا برد تا این که در مقابل چهارصد هزار درهم قبول کرد که چنین روایتی را جعل کند.[۶] این نمونهای از تفسیر به رأی صورت است، نمونهای که فاصله میان تفسیر به رأی و تفسیر صحیح کلام الهی را معلوم میسازد.
کلام آخر
تفسیر اصولی و صحیح قرآن دارای اصول شناختهشده و جامعی است. تفسیر کلام الهی اگر بر مبنای مراجعه به آیات قرآن و احادیث باشد و با مراجعه و استفاده از علوم مختلف زبان عربی صورت گرفته باشد؛ هیچگاه تحمیل نظر شخصی به قرآن و استفاده ابزاری از کلام وحی بهحساب نمیآید.
از سویی دیگر، برداشتهای نفسانی و تحمیل عقاید شخصی به قرآن، نوعی استفاده ابزاری از قرآن است و جدای نکوهشی که در روایات درباره آن واردشده؛ از نظر عقلی نیز کاری بسیار غلط است؛ کاری که صاحبان ثروت، غاصبان قدرت، ریاکاران، منافقان و البته برخی از جاهلان به آن پرداختند و با تفسیر صحیح قرآن تفاوت فاحشی دارد.
پینوشت
[۱] عوالي اللئالي، ابن ابی الجمهور، ناشر: دار سيد الشهداء للنشر، قم، سال چاپ: ۱۴۰۵هـ ق، ج۴، ص۱۰۴.
[۲] الکافی، كلينى، محمد بن يعقوب، ناشر: دار الکتب الاسلامیه، تهران، سال چاپ: ۱۴۰۷ هـ ق، ج۸، ص۳۱۱.
[۳] أَ تَدْرُونَ مَنِ الْمُتَمَسِّكُ بِهِ الَّذِي يَتَمَسَّكُهُ يَنَالُ هَذَا الشَّرَفَ الْعَظِيمَ هُوَ الَّذِي يَأْخُذُ الْقُرْآنَ وَ تَأْوِيلَهُ عَنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ عَنْ وَسَائِطِنَا السُّفَرَاءِ عَنَّا إِلَى شِيعَتِنَا- لَا عَنْ آرَاءِ الْمُجَادِلِينَ فَأَمَّا مَنْ قَالَ فِي الْقُرْآنِ بِرَأْيِهِ فَإِنِ اتَّفَقَ لَهُ مُصَادَفَةُ صَوَابٍ فَقَدْ جَهِلَ فِي أَخْذِهِ عَنْ غَيْرِ أَهْلِهِ وَ إِنْ أَخْطَأَ الْقَائِلُ فِي الْقُرْآنِ بِرَأْيِهِ فَقَدْ تَبَوَّأَ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّار. رک: وسائل الشیعه، حر عاملی، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، قم، سال چاپ: ۱۴۰۹ هـ ق، ج۲۷، ص۳۳.
[۴] همان، ص۲۰۲.
[۵] نهج البلاغة، شريف الرضي، محمد بن حسين، محقق: صبحی صالح، ناشر: هجرت، قم، سال چاپ: ۱۴۱۴ هـ ق، ص۱۱۹.
[۶] رك: شرح نهج البلاغة، ابن ابیالحدید، ج ۴، ص ۷۳.
منبع مطلب
:: موضوعات مرتبط: انسان درعلوم بشری، خلیفه خدا روی زمین، ﻗــﺮآن و ﮐـﺮوﯾﺖ زﻣﯿـﻦ، ﻗـــﺮآن و آﻏـﺎز آﻓﺮﯾﻨﺶ، امام رضـا (ع)و قــرآن، محمد رسول الله(ص)، شــهـــادت در قــــرآن، ﻗـﺮآن ﻣـﻌﺠﺰه ﺟﺎوﯾـﺪان
:: برچسبها: تفسیر به رأی در روایات