تمام گناهان دارای اثرات سوء دنیوی و اخروی هستند و آن آثار ناگوار براساس زشتی و بزرگی گناهان متفاوت است. خداوند برای برخی از بزرگترین گناهان حدّ معلوم کرده است. حدودی که اجرا کردن یک مورد آن، بنا بر متون دینی، از شصت سال عبادت و چهل شب بارش باران، برتر دانسته شده زیرا پیامبراکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «إقامَةُ حَدٍّ مِن حُدودِ اللّه ِ خَيرٌ مِن مَطَرِ أربَعينَ لَيلةً في بِلادِ اللّه[۱] جارى كردن يك حدّ از حدود الهى، بهتر است از چهل شب بارش باران در سرزمينهاى خدا» و بیان داشتند: «حَدٌّ يُقامُ في الأرضِ أزْكى مِن عِبادَةِ سِتّينَ سَنةً[۲]؛ بر پا شدن يك حدّ[الهى ] در روى زمين، پاکیزهتر از عبادت شصت سال است.» در این بحث، پرسشی که مطرح میشود این است که آیا قانون حد در اسلام خشونت طلبی به حساب میآید یا نه؟ برای پاسخ به این پرسش بعد از شناخت معنای حدّ در فقه و انواع آن به نکتهای تاریخی درباره آن میپردازیم.
معنای حدّ در فقه اسلامی
به برخی از مجازاتهای بدنی که اندازهای مشخص شده از جانب شرع برای جرائمی خاص دارد را حدّ میگویند[۳]. یعنی به عقوبتی که در مجازات برخی گناهان بزرگ، در کتاب و سنت معین شده، حد گویند. مثلاً آیه«الزَّانِیَةُ وَ الزَّانی فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ[نور/۲ ] به هر زن زناكار و مرد زناكارى صد تازيانه بزنيد.» به حدّ گناه بزرگ زنا پرداخته است.
انواع حدود
حدّ، بسته به نوع جرم، انواع مختلفی دارد: سنگسار یا رَجم برای زنای مرد یا زن متأهل که در اصطلاح به آن زنای محصنه میگویند. صد ضربه تازیانه برای زنای غیرمحصنه، هشتاد ضربه تازیانه برای قذف و شرابخواری، به دار آویختن برای محاربه، بریدن انگشتان دست به جرم سرقت، و تبعید به جرم محاربه، قوّادی و زنای محصن از انواع حدود به شمار میآید. گاهی تکرارِ جرم سبب شدت یافتن حد میشود. مثلاً دزد در بار نخست انگشتانش و در دفعه بعد پایش قطع میشود. در بار سوم حد سرقت حبس ابد و پس از آن، دربار چهارم قتل حد سرقت است.[۴]
همچنانکه مشاهده میشود شدت حدود با بزرگی گناه رابطه دارد. مثلاً حدّ زنا کردن افراد متأهل سنگسار است و غیر متأهلان در صورت ارتکاب این گناه بزرگ، صد ضربه شلاق میخورند.
شرایط اجرای حدود
حدّ در کنار داشتن انواع مختلف، شرایطی خاص نیز دارد. علاوه بر بلوغ، اختیار و عاقل بودن مجرم، شرایط سخت بسیاری برای اثبات جرم گذاشته شده؛ شرایطی که چه بسا جمع نشود. مثلاً درباره اجرا شدن حد سرقت و قطع کردن انگشتان سارق باید ۱۶ شرط وجود داشته باشد؛ از جمله:
۱- کالای سرقت شده چیزی نزدیک به یک مثقال طلا بیارزد.
۲- از جاى محفوظى مانند خانه، مغازه سرقت شود.
۳- در سال قحطی نباشد.
۴- سارق عاقل، بالغ و از روی اختیار دزدی کرده باشد.
۵- سرقت پدر از فرزند یا شریک از همکارش نباشد.
این شرایط و البته شرایطی بسیاری که در کتابهای فقهی آمده، همه و همه به معنای حرام نبودن دزدی در غیر این موارد نیست؛ بلکه شرایطی خاص است که برای قطع دست سارق قرار داده شده است[۵]. اگر شریعت الهی در پی اجرای خشن احکام بود؛ هیچگاه چنین شرایط سخت و گاه غیر قابل جمع را برای اثبات جرم قرار نمیداد.
حد مخصوص اسلام نیست!
برخی از معاندان و دشمنان اسلام که میخواهند چهره وارونهای از اسلام به نمایش بگذارند؛ اینگونه القا میکنند که حدّ تنها مخصوص اسلام و مسلمانان است. در حالی که با بررسی تاریخچه ادیان به خوبی میتوان فهمید که این حکم در ادیان الهی سابق رواج داشته است. مثلاً در کتاب مقدس یهودیان، گویی سنگسار شیوه رایج اعدام بوده[۶] و از اجرای این مجازات خبر داده شده است[۷]. تعداد جرمها و گناهانی که طبق کتاب عهد قدیم موجب اعدام به شیوه سنگسار بوده، بسیار زیاد است، که این جرایم عبارتند از: قربانی فرزند برای بت ها، بت پرستی، جادوگری، کفرگویی، شکستن حرمت روز شنبه، دعوت کردن به بت پرستی، زنا چه محصنه و چه غیر آن و...[۸]
در مسیحیت نیز این نوع حد وجود داشته است. همچنانکه درباره حکم زن زناکار در انجیل یوحنا آمده است: «فریسیان زنی را در حال زنا گرفته بودند، کشان کشان به مقابل جمعیت آوردند و به عیسی گفتند: استاد! ما این زن را به هنگام عمل زنا گرفته ایم او مطابق قانون موسی باید کشته شود، ولی نظر شما چیست؟ عيسى سر را پايين انداخت و با انگشت بر روى زمين چيزهايى مینوشت. سران قوم با اصرار میخواستندکه او جواب دهد. پس عيسى سر خود را بلند کرد و به ايشان فرمود: بسيار خوب؛ آنقدر بر او سنگ بيندازيد تا بميرد. ولى سنگ اول را کسى به او بزند که خود تا بحال گناهى نکرده است.[۹]»
کلام آخر
اول آنکه به خوبی آشکار شد که اجرای حدود تنها برای اسلام نیست و در ادیان گذشته هم رواج داشته است. البته در اسلام برای اجرای آن شرایط سختی قرار داده شده که جمع شدن آن شرایط گاهی عملی نمیشود. اگر اسلام دنبال اجرای این احکام خشن بود و چهره خشونت طلبی داشت؛ این شرایط را هیچگاه قرار نمیداد. به علاوه آنکه افراد این احکام را خشن نمایش دهند؛ ای کاش قدری هم به زشتی و مفاسد آن گناهان و تأثیر بد آن در جامعه میپرداختند؛ تا مردم خود قضاوت کنند این جرمها بزرگتر است یا آن مجازاتها سختتر؟!
هجمههای مستکبران عالم علیه این حکم الهی و ربط آن تنها به دنیای اسلام، دلیلی ندارد جز ترویج اسلام هراسی در دنیا!
پینوشت
[۱] الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب، ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران، سال چاپ: ۱۴۰۷ ق، ج۷، ص۱۷۴.
[۲] جامع أحاديث الشيعة، بروجردى، آقا حسين، ناشر: انتشارات فرهنگ سبز، تهران، سال چاپ: ۱۳۸۶ ش، ج۳۰، ص۴۹۸.
[۳] محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائعالاسلام، چاپ: بیروت، سال چاپ: ۱۹۸۱، ج۴۱، ص۲۵۴.
[۴] همان، ص۳۸۳ـ ۳۹۵.
[۵] شرایط اجرای حدّ سرقت از دیدگاه آیت الله بهجت و نظر آیت الله مکارم شیرازی
[۶] رک: کتاب مقدس، سفر خروج، ۱۷:۴، ۸؛ اول سموئیل، ۳۰:۶؛ اول پادشاهان، ۱۲:۱۸.
[۷] رک: لاویان، ۲۴: ۲۳؛ اعداد، ۱۵: ۳۶؛ اول پادشاهان، ۲۱:۱۲؛ اول تواریخ، ۲۴: ۲۱.
[۸] محکومین به رجم در ادیان یهودیت و مسیحیت چه کسانی هستند؟
[۹] انجیل یوحنا، فصل هشتم، باب ۸ آیات ۱-۱۳.
منبع مطلب
مکتب قرآن...