در عصر ما کجاندیشانی که تاب رشد مفاهیم فطری اسلام و قرآن را ندارند؛ با شبهه افکنی در باره آسان بودن فهم قرآن[1]، مراجعه به کتابهای تفسیری را (به زعم خود) لازم نمیدانند.
ما در این مقاله، ابتدا مراد از آسان بودن قرآن را شرح داده و سپس با بر شمردن برخی از فواید تفسیر قرآن، نادرستی ادعای فهم آسان قرآن بدون نیاز به کتابهای تفسیری را ثابت کنیم.
مراد از فهم آسان قرآن
در قرآن کریم میخوانیم: «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ[قمر/17] و يقيناً ما قرآن را براى پند گرفتن آسان ساختیم، پس آيا پند گيرندهاى هست؟»
تفسیر المیزان در باره آسان بودن فهم قرآن مینویسد: «مقصود این است كه آن را طورى به شنونده القاء كند، و به عباراتى در آورد كه فهم مقاصدش براى عامه و خاصه، آسان باشد، و هر يك به قدر فهم خود چيزى از آن بفهمند. ممكن هم هست مراد از آن اين باشد كه حقايق عاليه و مقاصد بلندش را كه بلندتر از افق فهمهاى عادى است در مرحله القاء، در قالب عباراتى عربى آورديم تا فهم عامه مردم آن را درك كند.»[2]
به عبارت دیگر، منظور از فهم آسان قرآن، عقلانی بودن و فطری بودن آن است. «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها[روم/30] اى پيغمبر خود و پيروانت با كمال پايدارى و استقامت به آئين پاك اسلام رو آورده و از دين خدا كه فطرت انسانى بدان آفريده شده پيروى كنيد.»[3]
مطابق این آیه، همه مردم براساس فطرت الهی آفریده شدهاند و هر کسی بسته به سطح علمی خود (از عوام باشد یا از خواص)، قادر به فهم مطالب فطری و عقلایی قرآن هست؛ البته عقلی که در خدمت فطرت پاک الهی خویش و معتقد به قرآن بوده و غرضورز نباشد. «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً[اسراء/82] و ما آنچه از قرآن میفرستيم شفای دل و رحمت (الهى) براى اهل ايمان است و ظالمان را به جز زيان چيزى نخواهد افزود.»
پیام این آیه این است که کسی که ایمان کافی به قرآن نداشته باشد؛ اگر چه در فهم الفاظ قرآن، موفق باشد؛ ولی به مفاهیم بلند و وحیانی آن پی نمیبرد.
اینک به دو مورد مهم از کارکردهای تفسیر قرآن اشاره میکنیم.
1ــ تأویل آیات متشابه
در قرآن آمده است: «هُوَ الَّذِى أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ ءَايَاتٌ محُّكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فىِ قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فىِ الْعِلْم[آل عمران/7] اوست خدايى كه قرآن را بر تو فرستاد كه برخى از آن كتاب آيات محكم است كه اصل و مرجع ساير آيات كتاب خداست و برخى ديگر متشابه است، و آنان كه در دلشان ميل به باطل است از پى متشابه رفته تا به تأويل كردن آن در دين راه شبهه و فتنهگرى پديد آرند، در صورتى كه تأويل آن را كسى جز خداوند و اهل دانش نمیداند.»
تفسیر نمونه در این باره مینویسد: «مراد از آیات محکمات، آياتى است كه مفهوم آن روشن است و جاى گفتگو و بحث در آن نيست، آياتى همچون «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ[اخلاص/1] بگو اوست خداى يگانه»، و آیه «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ[شوری/11] هيچ چيز همانند او نيست.» سپس در معنی آیات متشابه میگوید: «آياتى كه معانى آن در نظر اول پيچيده است، و در آغاز، احتمالات متعددى در آن مىرود، اگر چه با توجه به آيات محكم، تفسير آنها روشن است؛ مانند آیه «وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[بقره/224] خداوند شنوا و دانا است.» كه اشاره به علم خدا است و مانند «وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ[انبیاء/47] ترازوهاى عدالت را در روز رستاخيز قرار مىدهيم.» كه در باره وسيله سنجش اعمال، سخن مىگويد؛ بديهى است نه خداوند دست (به معنى عضو مخصوص) دارد و نه گوش (به همين معنى) و نه ترازوى سنجش اعمال، شبيه ترازوهاى ماست، بلكه اينها اشاره به مفاهيم كلى علم، و وسيله سنجش است.»[4]
بنابراین در قرآن کریم، آیاتی هست که نیاز به توضیح و کنکاش داشته، و باید مفسران قرآن با استفاده از احادیث معصومین (علیهم السلام) که مصداق کامل راسخان در علم، هستند[5] آنها را تبیین کنند.
اگر مفسران قرآن وجود نداشته باشند و یا باشند ولی خدای ناکرده با فهم ناقص خود، بدون نیاز به علوم اهلبیت به تفسیر قرآن بپردازند؛ جریانهایی مثل وهابیت تکفیری، که تمام عقاید و اعمال ددمنشانه خود را مطابق با آیات قرآن میدانند؛ رشد پیدا میکنند.[6]
2ــ شأن نزولهای جعلی و بی اساس
میدانیم که اسم اهلبیت صراحتاً در قرآن نیامده است؛ این موضوع سبب سوءاستفاده وهابیت و منکران ولایت شده است؛ در حالی که آیات بسیاری در شأن اهلبیت وجود دارد، و یکی از کارکردهای تفسیر قرآن، همین است. خداوند در قرآن میفرماید: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ[بقره/277] و بعضى از مردم از جان خود در راه رضاى خدا میگذرند و خدا با چنين بندگان رئوف و مهربان است.»
شأن نزول این آیه در باره خوابیدن حضرت علی (علیه السلام) در شب هجرت پیامبر به مدینه است؛ ولی معاويه، به خاطر دشمنى خاصى كه با على (علیه السلام) داشت طبق روايتى چنان از اين فضيلت ناراحت بود كه" سمرة بن جندب" را با چهارصد هزار درهم تطميع كرد كه بگويد اين آيه در باره عبد الرحمن بن ملجم، قاتل على (علیه السلام) نازل شده، و آن منافق جنايت پيشه نيز چنين كرد، ولى همانطور كه انتظار مىرفت حتى يك نفر اين حديث مجعول را نپذيرفت.»[7]
همچنین در آیات دیگری مثل آیه ولایت[8] سعی در کتمان فضایل علی (علیه السلام) دارند.[9]
باید دانست که مفسران قرآن با استفاده از علوم دیگر، مثل علم رجال، احادیث جعلی را شناسایی کرده و کنار میگذارند تا روایات جعلی و اسراییلی، مانع از دسترسی به فهم حقایق قرآن نشود.
سخن آخر
در عصر ما شبههافکنانی کوتهفکر با سوء برداشت از بعضی از آیات قرآن در مورد آسان بودن فهم قرآن برای همگان، عدم نیاز به کتابهای تفسیر قرآن را عنوان میکنند؛ در حالی که مفسران قرآن، آیات متشابه قرآن را تبیین کرده و همچنین شأن نزولهای جعلی را تشخیص میدهند.
پینوشتها
[1]. آیات 17 و22 و32 و 40 قمر.
[2]. ترجمه تفسير الميزان، موسوى همدانى سيد محمد باقر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، سال چاپ: 1374 ش، ج19، ص 114.
[3]. ترجمه بروجردی، ص729.
[4]. تفسیر نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، ناشر: دار الكتب الإسلامية، سال چاپ: 1374 ش، ج2، صص 433 و 434.
[5]. تفسير نمونه، ج2، ص 440
[6]. تاریخچه، نقد وبررسی عقاید و اعمال وهابیها، سید محسن امین، ناشر: موسسه انتشارات امیرکبیر، سال چاپ1365.
[7]. تفسير نمونه، ج2، ص 81.
[8]. آیه 55 مائده: «سرپرست شما فقط خدا و رسول و كسانى هستند كه ايمان آوردهاند و نماز را برپا داشته و در حال ركوع زكات مىدهند.»
[9]. تفسير نمونه، ج4، صص 423 الی432.
منبع مطلب
مکتب قرآن...